كتاب "فلسطین" از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی توسط دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای(مدظله‌العالی) با مقدمه‌ی دكتر علی اكبر ولایتی منتشر شده است.

در این كتاب علاوه بر انتشار بیانات رهبر انقلاب در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران در تاریخ 17/05/1359 (دومین روز قدس) در 8 بخش شامل كلیات، شكست‌ها و پیروزی‌ها، مسئولیت‌ها، جنایات، راه حل‌ها، قهرمانان، روشنگری و آینده‌ی روشن به مرور بیانات حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای(مدظله‌العالی) پیرامون مسئله فلسطین پرداخته است. رهبر انقلاب در بخشی از بیانات خود فرموده‌اند: � دولت بی اصل و نسب؛ دولت جعلى؛ ملتِ دروغى. از اطراف دنيا آدمهاى شرير را گرد آوردند و ملغمهاى به اسم "اسرائيل" درست كردند! اين ملّت است؟! هر جا يهوديهاى شرير و خبيثى بودند، در آنجا جمع شدند. در اغلب كشورها، يهوديها هستند و زندگى می‌كنند - در كشور ما هم هستند كه زندگی‌شان را می‌كنند - كارى به كار كسى ندارند، كسى هم به آنها كارى ندارد. كشورشان است و در آن زندگى می‌كنند. آنهايى كه به سرزمينهاى اشغالى رفتند، خبيثها، شريرها، طمّاعها، دزدها و آدمكشها بودند كه از همه جاى دنيا جمع شدند. اين شد يك ملّت؟! ملت و دولتى كه اينطور به وجود آمده است و اسم خودش را اسرائيل گذاشته، غير از راهِ ترور، راهى ندارد؛ حرف حسابى ندارد. آن وقت، چنين موجوداتى با اين دنائت و پستى و پليدى، مىخواهند دولت و ملتِ نورانى و سربلند و عزيزى مثل ايران را در افكارِ عمومىِ جهان متّهم كنند. خودِ آنها از همه متّهمتر، مجرمتر و روسياهترند.�

دكتر علی‌اكبر ولایتی در ابتدای مقدمه این كتاب می‌نویسد: �معروف است؛ پيش از جنگ اوّل جهانی و در زمان سلطان عبدالحميد عثمانی گروهی از متنفّذين يهودی به او پيشنهاد می‌‌كنند كه سرزمين فلسطين را جهت اسكان يهوديان عالم به آنها بفروشد! جوابی كه وی به آنها داد نشاندهندهی تهمانده غيرت اسلامی در يك سلطان مستبد عثمانی است.� وی ميگويد: �ما تاكنون نشنيدهايم كه يك آدم زنده (ولو محتضر) را كالبدشكافی كنند.� بعد از ناكامی عثمانی در فتح وين سقوط تدريجی اين امپراطوری شروع شد.�

مشاور رهبر انقلاب در امور بین‌الملل در ادامه این مقدمه تاریخی ـ تحلیلی خود ضمن برشمردن نقش علمای شيعه را مورد كشور فلسطين مورد بررسی قرار داده و نوشته است: � مسألهی اشغال فلسطین بازتابهای متعدّد و گسترده‌ای را در سراسر جهان به دنبال داشت. یكی از واكنشهای مهم در قبال این رویداد، برخوردی بوده كه از جانب روحانیت‌ شیعه صورت پذیرفت و بدون هیچ تغییری، در طول هفتاد سال گذشته ادامه یافته‌ است. علّامه مطهری دلیل این خصیصهی روحانیت شیعه را چنین برمی‌شمارد: روحانیت شیعه در ذات خود یك نهاد مستقل است. از نظر روحی به خدا متكی بوده‌ و از نظر اجتماعی به قدرت مردم و لهذا در طول تاریخ به صورت یك قدرت رقیب‌ در مقابل زورمندان ظاهر شده است. حال با توجه به این ویژگی باید بدانیم كه این طبقه از اندیشمندان مسلمان اصولاً با مسائلی چون موضوع فلسطین و نفوذ صهیونیستها چه برخوردی را می‌نمودند و مقابله‌ با آن را به چه قسمی لازم می‌شمردند.��